دلم می خواد برات بنویسم
خیلی دلم می خواد که باهات حرف بزنم
تو قالب کلماتی که می نویسم ، همینجا
و می دونم که بالاخره می خونیشون !
روزی که نوشتن تو این وبلاگو شروع کردم ،
اینکه دوباره باهام حرف بزنی ، دوباره برگردیو صدای قلب شکسته ی منو بشنوی ، برام یه رویا بود !
رویایی که امروز واقعی شده !
خواب نیستم
از خدا می خوام کمکم کنه قدر این رویای محقق شده رو بدونم ...
واااای دلم می خواد برات بنویسم ،
و بهت بگم که چقدر احساس خوشبختی می کنم !
خوشبختم چون تورو دارم ،
چون با همیم ،
چون تنها نیستم
تو دنیای به این بزرگی یه دلم واسه من می تپه
واسه یکی مهمم
یکی به من فکر می کنه
و من ، من با همه ی وجودم واسه خوشحالیش ، واسه ساختن آیندمون ، واسه بهتر شدن زندگیمون تلاش می کنم !
بهت قول می دم عزیز دلم !
بهت قول می دم که سعی کنم با انرژی فوق العاده زیادی که ازت می گیرم ،
دنیامونو زیباتر کنم !
قول می دم خوشبختیمونو به رخ همه ی دنیا بکشم ...
یوووووووووووووهوووووووووووووووووووووووووووووووووو ....